طمع به قند وصال تو حد ما نبود.. 

_____

فرد S نام آشنای ناشناس. .. ممنونم از این حس خوبت..:)

(فقط اقلا فیلد وبلاگ را پر کن)  

_____

With you came the whole of world's tears

The space between the heartbeats Is where I felt you

A small death each and every time 

همراه تو، تمام اشک های جهان به سویم روانه گشت.. 

فضای بین ضربان های قلبم جاییست که تو را حس کردم

هر یک، و تمامی شان، مرگی کوچک... 

 

_____

روز ها؟ هر دقیقه،  اینجا، دنیایی دارد چهار فصل.. 

"و این منم تنها در آستانه فصلی سرد..! "

زیر هجوم نا تمام ثانیه ها.. 

_____

Alone in this empty room of shadows

Alone, filled with memories of nothing

Would you do it again? And remain the same?

تنها در این سرای سایه ها

تنها، سرشار از خاطرات پوچی

میشود دوباره انجامش بدهی؟ و همینگونه باقی بمانی [و تغییر نکنی] ؟   

____

امروز چه روزیست‌؟ 

یادم نمی‌آید..

نمیتوانم به یاد آورم

چند روزی میگذرد از آنی که روز تولد خطابش کردند

من که نمیفهمم .. 

چه روزیست امروز؟ 

نمیفهمم..

راستی حالم خوب است.. 

سلام.

کسی صدایم را میشنود..؟ 

____

Bury my heart

Cover it with the coldest stones

So it will suffer longer

Like I did in your arms

.. Like I did in your arms

قلبم را دفن کن

و آنرا باسردترین سنگ ها بپوشان

اینگونه بیشتر زجر میکشد

همچو من در آغوش تو

همچو من، در آغوش تو...  

 

 



نظرات شما عزیزان:

s
ساعت15:00---11 اسفند 1394

بعد یه مدت نوشتن با بازدید صفر دیگه اونقدر خطاب به خودم مینویسم که بعیده برا بقیه جذابیتی داشته باشه
پاسخ: از لفظ بقیه استفاده مکن


alireza
ساعت23:04---10 اسفند 1394
Good...
wether is cold,but...my heart is more cold


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: